Web Analytics Made Easy - Statcounter

   عصر ایران؛ امید جهانشاهی- همیشه در روزهای انتخابات توجه و تاکید به وطن دوستی و عشق به ایران در رسانه های رسمی پر رنگ می شود و ترانه های شورآفرین در ستایش وطن و ایران، ترانه های مناسبتی به شمار می رود.      در جریان اعتراضات اخیر نیز تاکید و توجه به این مضامین وطن دوستانه و ایران خواهانه در رسانه های رسمی پر رنگ شده است و مدام ترانه هایی در ستایش وطن و عشق به ایران در رادیو و تلویزیون پخش می شود و فعالان و کارشناسان در رسانه های رسمی بر «تعهد به ایران»، «حرمت پرچم»، «ضرورت توجه به یکپارچگی سرزمینی» و «همبستگی ملی» تاکیید می کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

    این توجه و تاکید و این ترانه های شورآفرین در ستایش ایران البته دوست داشتنی و خواستنی هستند. چه کسی است که از این مضامین پرشور و فریاد نام ایران ایران دلگرم و خوشحال نشود.     بی تردید عشق به ایران و وطن دوستی لازمه تقویت هویت ملی و همبستگی ملی و اتحاد در برابر دشمنان ایران است اما آنچه «تعهد به ایران» نامیده شده صرفاً با ترانه و شعار و تاکیید حاصل نمی شود. «عشق به ایران» و «تعهد به ایران» الزاماتی هم دارد که باید آنها را هم جدی گرفت.     آیا می توان عشق به ایران را فریاد زد و همبستگی ملی و هویت ملی را خواست اما به شاهنامه که از پایه های هویتی ایرانیان است بی توجه بود. از عشق ایران گفتن بدون توجه به شاهنامه بی معناست. شاهنامه گنجینه‌ای از فرهنگ‌ها و اساطیر ایرانی است. سراپا در ستایش راستی و درستی. منظومه ای درخشان از پیروزی مردانگی و راستی و شکست دیو و دروغ و ددی. شاهنامه‌ صرفاً کتاب داستان های ایرانی نیست، تجلي روح ملي است.      نمی توان عشق به ایران را خواست، هویت ملی را برای جوانان خواست اما به اسطوره های ایرانی بی توجه بود و آنها را در قالب‌های متنوع برنامه های نمایشی و غیرو مورد توجه قرار نداد. قهرمانان و اسطوره هایی که همه خاستگاه‌های قومی مختلف در پهنه ایران زمین دارند، رستم از سیستان. گیو و گرگین از کردستان و بهرام چوبین از مازندران. آیا ساختن برنامه های جذاب از این قهرمانان و اسطوره ها غرورآفرین نیست؟      چگونه می توان ادعای عشق به سرزمین ایران را داشت اما نسبت به بنیان‌گذار ایران‌زمین نگاهی منفی داشت؟ کوروش از آن رو کبیر خوانده شد که همه شاهان دولت شهرهای زمان را یکی یکی تسخیر کرد و همه را زیر یک پرچم آورد، هخامنشیان، و خود شاه همه این شاهان شد و در این نظم تازه که دیگر جنگ و غارت و کوچاندن مردم سرزمین های شکست خورده در میان این دولت شهرها پایان یافته بود؛ راه ها امن شد، تجارت میان دولت شهرها گسترش یافت. حکومت سراسری کوروش کبیر و جانشینانش از تجربه همین دولت شهرها، به تدریج نظام اداری و اقتصادی تدوین کردند و کارهای عمرانی بزرگی را سامان دادند که یک نمونه اش قنات کیخسرو (از پادشاهان هخامنشی) است که حالا به قنات گناباد می شناسند. این قنات با بیش از 470 حلقه چاه و 33 کیلومتر طول، 2500 سال پیش ساخته شد بواسطه سازماندهی و ساختار منظمی که وجود داشت. آن سلسله پادشاهی ریشه و پیشینه ایران ماست. احترام ریشه ها و پیشینه ها را حفظ کنیم و نام بزرگمرد بنیان‌گزار را گرامی بداریم.      ستایش ایران، ستایش یک تاریخ و فرهنگ و تمدن است که در درازنای تاریخ شکل گرفته است. تنها ترانه «ایران ایران» کفایت نمی کند. چراکه ایران تنها یک نام است و عشق به ایران در پاسداشت روح ایران است، چیزی که بزرگمهر و نظام الملک، حافظ و امیرکبیر و خواجه نصیر و عباس میرزا و ملک الشعرای بهار و ... صدها نام ساخته اند که یادشان نمادی از بزرگی و ماندگاری شده است.      چگونه می شود عشق به ایران را در ترانه فریاد زد اما نسبت به بزرگان فرهنگ و ادب و رجال سیاست نگاهی گزینشی داشت و آنها را مسکوت گذاشت.      باید از عباس میرزا هم یاد کرد که درد ایران داشت و برای سربلندی ایران کوشید. کسانی را برای تحصیل به اروپا فرستاد و صنعت نساجی و پارچه بافی را رونق داد و در زمان او بود که ایران صادرات پارچه های ابریشمی به اروپا داشت.      چه بسیار کسان که برای فرهنگ این سرزمین خون دلها خوردند. یک نمونه اش میرزا حسن رشدیه که بارها دبستان ساخت برای آنکه کودکان با سواد شوند و بارها مخالفان با چوب و چماق حمله کردند و حتی یکبار کودکی زیر کتک جان داد. رشدیه فرار کرد، کتک خورد اما ایستاد تا بالاخره توانست اولین دبستان را در سال 1266 تاسیس کند تا کودکان دبستان داشته باشند و خواندن بیاموزند. این تنها یک نمونه بود. مثال دیگری از صدها بزرگمرد، اسدالله معرفت است که خود بی سواد بود اما در سال ۱۲۷۵ یک مدرسه را بنا بر آنچه در روسیه دیده بود در خامنه بنا کرد با تخته سیاهی که نبود و او خود از روسیه آورد و تا بود حتی حقوق معلم با خودش بود و پس از فوتش چند باب مغازه وقف روشنای چراغ مدرسه کرد .   چه بسیار کسانی که برای پیشرفت و تجددخواهی در ایران جنگیدند و جان دادند، یک نمونه که کمتر از آن گفته شده است، روحانی جوان تبریزی است، شیخ محمد خیابانی که یارانش به تجددیون معروف بودند و در شعارهایش مشروطه خواهی و آزادی موج می زد. سر به قیام برداشت اما انگ تجزیه طلبی زدند و قیامش را سرکوب کردند و او را کشتند و جنازه‌اش را بر دوش اسبی انداختند و در کوی و برزن گرداندند تا دیگران عبرت گرفته دم از آزادی و مشروطه خواهی نزنند. وقتی ایران ایران می کنیم، یک بار هم یادی کنیم از ملک الشعرای بهار که همه عمر با عشق ایران زیست و برای ادب و آبادی ایران کوشید. یک بار هم عارف قزوینی                                                                 ...    چه بسیار کسان که برای صنعت کشور زحمت کشیدند و خون دل خوردند. یک نمونه اش مرتضی‌قلی خان معروف به صنیع‌الدوله که در زمان ناصرالدین‌شاه در آلمان درس خواند و وقتی به ایران بازگشت همه دغدغه‌اش «صنعتی‌سازی» ایران بود. دولتمردی که همۀ فکر و ذکرش احداث جاده و معدن و کارخانه بود و در رساله ای که به نام «راه نجات» نوشت احداث راه آهن را راه نجات دانست و دست آخر به توطئه دشمنان ایران ترور شد. و چه بسیار از این دست، مثل حاج امین الضرب که برای صنعت ابریشم بافی، آوردن برق به ایران و تاسیس آنچه امروز اتاق بازرگانی می شناسیم و ... چه زحمتها کشید. گوهرهای این مرز و بوم اینها هستند. یاد کردن و قدردانستن این گوهرهاست که جوانان وطن را دلگرم می‌کند و زمینه عشق به ایران و تعهد به ایران را فراهم می‌آورد. به تعبیر نیما یاد این نفرات است که روشن‌مان می‌دارد.   این «شکوه پا برجا» به سعی و جهد بزرگانی «سربلند دوران ها» شده است. چگونه می‌شود از تعهد به ایران و لزوم عشق به ایران و یکپارچگی ایران گفت اما نسبت به این بزرگان فرهنگ و ادب و صنعت و سیاست سکوت کرد و آنها که همه زندگی شان عشق به ایران بود را ندیده گرفت. ندیده گرفتن اینها، کشتن روح تعهد به ایران است.

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۲۳۶۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تعیین تکلیف شریعتمداری برای لایحه حجاب | کنارش بگذارید، «طرح نور» پلیس کافی است

حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان طی یادداشتی در این روزنامه نوشت: لایحه حجاب و عفاف همچنان محل بحث و نقد محافل سیاسی-رسانه‌ای است.

 

مروری بر متن لایحه عفاف و مسیری که تاکنون طی کرده است، این نگرانی جدی را پیش می‌کشد که مبادا همان‌گونه که برجام به جای لغو تحریم‌ها، تعداد آن‌ها را دو برابر کرد، لایحه عفاف و حجاب نیز به جای پیشگیری از ناهنجاری کشف حجاب، گسترش این پدیده پلشت را به دنبال داشته باشد!

علی‌رغم برخی تغییرات، موارد سؤال‌برانگیز کماکان و یا کم و بیش در متن لایحه دیده می‌شود که می‌تواند کارآمدی آن را با تردید‌های جدی روبه‌رو کند.

اولین پرسش که اساسی‌ترین نیز هست، این که لایحه یاد شده بر اساس کدام نیاز و برپایه کدام ضرورت تهیه شده است؟!

الف: اگر پاسخ آن است که برای مقابله با کشف حجاب و حفظ عفت عمومی نیاز به قانون داشته‌ایم که باید گفت این پاسخ قابل قبول نیست! چرا که موضوع و متن مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ از قانون مجازات اسلامی و قانون موسوم به البسه (مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۶۵) به وضوح در این خصوص بوده و هست؛ بنابراین فقدان قانون نمی‌تواند انگیزه قابل پذیرشی برای تهیه لایحه مورد اشاره باشد.

ب: ممکن است گفته شود که قوانین موجود کافی نبوده و نیاز به اصلاح داشته است! در این صورت می‌توانستند با ارائه ماده واحده، مفاد قانون قبلی را اصلاح کنند!

ج: بر فرض که تهیه و تدوین قانون تازه‌ای برای حجاب ضرورت داشته است! سؤال این است چرا مادام که قانون جدید به تصویب نرسیده است، این پدیده خسارت‌آفرین به حال خود رها شده و برای پیشگیری از آن به قوانین موجود عمل نشده است؟ این «ترک فعل» که مصداق روشن عمل مجرمانه است با کدام توضیح قابل قبولی صورت گرفته است؟!

حضرت آقا در دیدار رمضانی مسئولان نظام به همین نکته اشاره کرده و می‌فرمایند: «یک مطلب دیگری را من می‌خواهم مطرح کنم و آن چالش تحمیلی مسئله «حجاب» در کشور است. مسئله حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده، این را تحمیل کردند.

کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامه‌ریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما، در حالی که چنین مسئله‌ای در کشور وجود نداشت، مردم با شکل‌های مختلف داشتند زندگی می‌کردند». آیا پیش کشیدن لایحه حجاب و عفاف بی‌آن که ضرورتی داشته باشد، بخشی از پازل دشمن و کمک به این «چالش تحمیلی» نبوده است؟!

آیا موارد یاد شده شک‌برانگیز نیست؟! و انگیزه تدوین و تهیه لایحه موسوم به حجاب و عفاف را با تردید‌های جدی روبه‌رو نمی‌کند؟! و آیا اقدام به تهیه این لایحه همان «چالش حجاب» نیست که در غفلت و ساده‌اندیشی مسئولان، به نظام و توده‌های عظیم مردم متدین و پاکباخته کشورمان تحمیل شده است؟!

چرا از هنگام تهیه لایحه عفاف تاکنون، ناهنجاری کشف حجاب گسترده‌تر شده است؟! چرا برخلاف تاکید رئیس قوه قضائیه و رئیس‌جمهور بر اجرای قوانین موجود، از اجرای آن خودداری شده است؟! چرا لایحه‌ای با ۹ ماده از سوی قوه قضائیه و افزایش آن به ۱۵ ماده توسط قوه مجریه وقتی به مجلس می‌رود به ۷۱ ماده و در حجم انبوه ۳۲۴۲۱ کلمه تبدیل می‌شود و نزدیک به یک سال در کوچه پس کوچه‌های مجلس معطل می‌ماند؟!

اقدام اخیر نیروی انتظامی در قالب «طرح نور» نه فقط تاکنون طرح موفقی بوده است بلکه با جرأت می‌توان گفت که تنها طرح و اقدام موفق و کارساز طی یک‌سال اخیر است. در این خصوص گفتنی است که اولاً؛ این طرح، کمترین ربطی به لایحه عفاف و حجاب ندارد بلکه اجرای قوانین موجود است که طی یک سال گذشته در حرکتی مشکوک، متوقف مانده بود. در صورتی که لایحه عفاف و حجاب به‌گونه‌ای که در مجلس تهیه شده است به تصویب شورای نگهبان برسد، از ادامه اجرای طرح نور نیز جلوگیری خواهد شد و امید تازه‌ای که با اجرای این طرح در افق پیش‌روی ملت پدید آمده است هم بر باد خواهد رفت!

در ماده ۴۹ لایحه عفاف و حجاب آمده است «هر زنی در انظار عمومی، معابر یا اماکن عمومی که نوعاً در منظر نامحرم است، اعم از فضای حقیقی یا مجازی کشف حجاب کند، به نحوی که چادر یا مقنعه یا روسری یا شال و امثال آن‌ها بر سر نداشته باشد، در مرحله اول از طریق سامانه‌های هوشمند فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) با تطبیق با سایر بانک‌های اطلاعاتی اطمینان‌آور احراز هویت قطعی مرتکب، معادل یک دوم حداکثر جزای نقدی درجه هشت جریمه ولیکن اخذ جریمه مذکور به مدت ۳ سال معلق می‌شود و با استفاده از سامانه‌های هوشمند یا پیامک یا پست، به وی اعلام می‌شود.

در صورت تکرار در مدت تعلیق جریمه (مرتبه دوم) علاوه‌بر اخذ جریمه مرتبه اول، معادل حداکثر جزای نقدی درجه هشت جریمه و از طرق مذکور به وی اعلام می‌شود، در مرتبه سوم توسط مرجع قضائی به جزای نقدی درجه شش و در مراتب بعدی به جزای نقدی درجه پنج محکوم می‌شود. در صورت تکرار بیش از چهار بار، مرتکب به مجازات تکرار جرم موضوع ماده ۳۷ این قانون، غیر از حبس محکوم می‌گردد»!

یک بار دیگر متن این ماده را بخوانید! پلیس از برخورد قانونی با کشف حجاب که «جرم‌مشهود» است و باید بلافاصله از آن جلوگیری کند، منع شده است! و به جای آن باید پس از مشاهده کشف حجاب از کشف‌حجاب‌کننده عکس بگیرد و خانم کشف‌حجاب‌کننده را از طریق سامانه‌ها شناسائی کند و سپس به او پیامک بزند و در نهایت خانم کشف حجاب‌کننده به جریمه نقدی محکوم خواهد شد و مطابق این ماده «اخذ جریمه مذکور به مدت ۳ سال معلق می‌شود»! و... یعنی پول بده و کشف حجاب کن! و تازه این جریمه هم ۳ سال به حالت تعلیق خواهد بود!

آیا قرار است این‌گونه با پدیده خانمان‌برانداز کشف حجاب مقابله شود؟! اگر لایحه یاد شده با همین فحوا تصویب شود، اولاً؛ دست دشمنان و عوامل مزدور آن‌ها را برای گسترش کشف حجاب باز می‌گذارد. ثانیاً؛ زنان و دختران فریب‌خورده و بی‌خبر از پشت صحنه این پدیده پلشت را در طرح فریب دشمنان به حال خود رها می‌کند و در نهایت زمینه را (به قول حضرت آقا) برای گام‌های خسارت‌بار بعدی فراهم می‌آورد.

از شورای محترم نگهبان انتظار می‌رود که تمامی مفاد لایحه عفاف و حجاب را با دقت‌نظر بررسی کند و همان‌گونه که روش پسندیده این شورا بوده و هست اجازه ندهد کمترین تخلفی از مبانی شرعی، اصول قانون اساسی و سیاست‌های کلی نظام در طرح یاد شده جای داشته باشد... اگرچه با توجه به شرحی که درباره تهیه این لایحه ارائه شد، بهتر آن است که طرح یاد شده از اساس کنار گذارده شود.

دیگر خبرها

  • الزام شورای عالی معماری جهت تعیین حدود مرزی شهر پردیس
  • تعیین تکلیف شریعتمداری برای لایحه حجاب | کنارش بگذارید، «طرح نور» پلیس کافی است
  • برای حذف پرسپولیس کافی است پنالتی تمرین کنید!
  • مازندران در تعهد ساخت ۷۰ هزار واحد مسکن حمایتی عقب ماند
  • مدیریت بحران شهرستان خوروبیابانک ار امکانات کافی برخوردار نیست
  • روایت خزعلی از جنبش تعهد به خانواده
  • خواب کافی و تاثیر آن بر سلامت جسم و روان
  • تحقق ۵۰ درصدی تعهد خیرین مدرسه ساز
  • برد موشک‌های حزب‌الله برای رسیدن به هر نقطه‌ای از اسرائیل کافی است
  • تعهد پاکستان برای اجرایی کردن خط لوله صلح/ پارادایم جدید از قدرت اقتصادی ایران در آسیا